" آیا ما به عنوان جامعه شناس در وظیفه حرفه ای خود، تعهد اخلاقی خاصی داریم؟ زمانی که جامعه شناسی، علم و تخصص آکادمیک را با هم ادغام کرد، مدافعان این مسئله نگران بودند که دانشمندان علوم طبیعی آنها را جدی نگیرند، به ویژه کنت و دورکیم اصرار داشتند که در جامعه شناسی نیز همانند علوم طبیعی روشی را اتخاذ نمایند که از طریق آن با دقت بیشتری به مطالعه و بررسی دلایل اجتماعی پدیده ها بپردازند.
این روش دیدگاه و حرکتی عقلانی را برانگیخت که جامعه شناسان کارکردگرا پیوسته آن را اظهار می کردند. بدین معنی که جامعه شناسان باید بی طرفانه به بررسی پدیده های اجتماعی پرداخته و نباید تحت تاثیر ارزش های شخصی خود قرار گیرند. اما جامعه شناسان اولیه چنین اعتقادی نداشتند، سن سیمون و افرادی همانند او که رساله نویس و خردگرا بودند، نهادهای رژیم های قدیمی را به نقد کشیدند و تمایل داشتند با در نظر گرفتن خواسته های خودشان مشروعیت کاریزماتیک و مذهب را از بین برده و در مقابل عقل گرایی اجتماعی بر اساس مردم سالاری و حقوق شهروندی را جایگزین آن کنند".